برای موفقیت شغلی نیازی چیکار کنیم؟
تاریخ انتشار: ۱۶ آبان ۱۴۰۱ | کد خبر: ۳۶۳۵۴۳۹۰
دنیای امروز در دست کسانی است که هوشمندانه کار میکنند نه طاقتفرسا! اهداف والا، خلاقترتان میکند به کارهای بیاهمیت، «نه» بگویید نه گفتن از دیگران کمک بگیرید کامل بودن ممکن نیست
به گزارش اقتصاد آنلاین؛ دنیای امروز، دنیای ایدهها و کارهای چالش برانگیز است. برای کسی که هر روز به سختی کار میکند و با وجود داشتن یک شغل دوم، هنوز به رویاهایش دست نیافته، بسی جای تاسف است! پس چرا موفقیت شغلی نصیب اینگونه افراد نمی شود؟
دنیای امروز در دست کسانی است که هوشمندانه کار میکنند نه طاقتفرسا!برای رسیدن به موفقیت شغلی علاوه بر داشتن پشتکار، نیاز به اهداف بلندپروازانهای است که سوخت موتورهای انگیزهتان شود.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
مهم نیست که مجبور هستید از ۸ صبح تا ۵ عصر در محل کارتان حاضر شوید و هیچ فرصتی برای تحقق اهداف رویاییتان ندارید. برای موفقیت شغلی، همهی توان خود را برای ارتقاء جایگاه و رسیدن به مرحلهای بهتر به کار گیرید.
در سال ۱۹۹۷ مطالعهای بر روی کارکنان شرکت موتورولا انجام شد. کارکنان این شرکت بر اساس آموزشهای مدیریتی که به آنها داده شد، اهداف والایی در سرشان پروراندند که این امر موجب تولید محصولات جدید، آنهم در یک دهم زمان پیشین شد. چارلز داهیگ در کتاب باهوشتر، سریعتر، بهتر با آوردن این مثال، بر اهمیت داشتن اهداف والا در موفقیت شغلی تاکید کرده و آن را لازمه رشد افراد با سرعتی هرچه تمامتر میداند.
کتاب باهوشتر، سریعتر، بهتر تکنیکهایی را برایتان آشکار میکند که برای موفقیت شغلی و شخصی زندگیتان بسیار کاربردی است. هرچقدر هوشمندانهتر کار کنید، خلاقیت کارتان افزایش یافته و علاوه بر این هوشمندانه کار کردن باعث افزایش بهره وری و مدیریت زمان در زندگیتان میشود.
در این زمینه بخوانید؛
پنج نکته طلایی برای قرارگیری روی ریل ثروت
طرز تفکر آدمای پولدار و موفق اینجوریه!
افراد موفق هیچ وقت این ۱۵ اشتباه را در زبان بدن مرتکب نمی شوند!
به کارهای بیاهمیت، «نه» بگوییدخیلیها فکر میکنند موفقیت شغلی در گرو این است که تمام ساعات کاریشان را با انجام وظایف متعدد و گاه بیاهمیت و جزئی پر کنند. ممکن است دیگران از شما به خاطر انجام کارهای ساده تشکر کنند اما در نهایت انجام کار زیاد باعث پیشرفت شما نخواهد شد زیرا به راحتی میتوان به جای شما از شخص دیگری استفاده کرد. دستیابی به موفقیت شغلی، در گرو گفتن به موقع «نه» به درخواستهایی است که فقط باعث پایین آوردن خلاقیتتان میشود و تاثیری روی موفقیت شغلیتان ندارد.
نه گفتنکارمندانی وجود دارند که حاضر نیستند حتی برای لحظاتی از پشت میز خود بیرون بیایند و برای دقایقی با همکاران خود گپ کوتاهی بزنند. آنها تصور میکنند موفقیت شغلی به این است که حتی نهار را هم پشت میزشان میل کنند و حتی یک لحظه هم تکان نخورند. این کارها نه تنها باعث موفقیت شغلی شما نمیشود، بلکه از نظر دیگران فردی کسلکننده و بدخلق به نظر میرسید. برای افزایش خلاقیت بهتر است هر چند ساعت را به کاری نامربوط بپردازید، با همکارانتان در مورد برنامه آخر هفته صحبت کنید، با یکدیگر شوخی کنید و مججدا با انرژی بیشتر سر کارتان برگردید.
کتاب آیین دوستیابی نوشته دیل کارنگی، در این زمینه می تواند کمک شایانی به شما بکند. یا مطالعه این کتاب، با نکاتی ارزشمند برای برقراری ارتباط موثر با دیگران، افزایش محبوبیت و تقویت مهارت ارتباط با دیگران آشنا خواهید شد.
از دیگران کمک بگیریدبرای موفقیت شغلی لازم است که در مورد انجام کارهایتان قدری انعطافپذیر باشید. اگر بخواهید یک تنه همه وظایف را بر عهده بگیرید و پیشنهاد کمک دیگران را رد کنید، فقط خودتان را خسته خواهید کرد. علاوه بر این انجام بعضی کارها به تنهایی، باعث پایین آمدن کیفیت انجام آن کار میشود.
کامل بودن ممکن نیستبرخی از افراد، موفقیت شغلی را با کامل بودن یکسان میدانند، اما این طرز فکر درستی نیست. شما هرگز نمیتوانید برای کارفرمای خود کامل باشید چون هیچ کسی در این دنیا کامل نیست و چنین انتظاری هم از شما وجود ندارد. بااینحال، کامل بودن و وسواس داشتن در ارائه وظایف، باعث میشود هم وظایفتان را با تاخیر انجام دهید و هم خلاقیتتان را از دست بدهید. در حد توان خود برای امور مختلف وقت بگذارید و موفقیت شغلی خود را با رویای ایدهآل بودن به خطر نیندازید.
منبع: bookapoمنبع: اقتصاد آنلاین
کلیدواژه: شغل موفقیت اخبار سبک زندگی اخبار سرگرمی برای موفقیت شغلی کامل بودن
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.eghtesadonline.com دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «اقتصاد آنلاین» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۶۳۵۴۳۹۰ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
مهمترین مانع اجرای عدالت، دنیاطلبی و دنیاگرایی است
خبرگزاری مهر-گروه دین و اندیشه-مصطفی شاکری گرکانی: تحقق عدالت، آرمانی است که سابقهای به قدمت عمر بشر دارد و از سپیده دم آفرینش، بشر این عنصر حیاتی را به عنوان یک گرایش باطنی شناخته، به آن روی آورده، درصدد دستیابی به آن تلاش کرده و آن را مبنای قوانین و قضاوت قرار داده است. به واقع که هیچ چیز به اندازه پایمال شدن حق ضعیف و مظلوم برای فطرت بشر زجرآور و نفرت انگیز نیست و هیچ چیز به اندازه بی عدالتی، کینه و دشمنی را در قلبها پدید نمیآورد. وقتی به تاریخ مینگریم، علت بسیاری از دگرگونی ها، فقدان عدالت اجتماعی در جامعه بوده است و به همین رو تمام مصلحان بشری و انسانهای آزاده تاریخ با اندیشه و شعار عدالت، حرکتهای اصلاحی خود را آغاز نموده و یکی از اهداف اصلی انقلاب و تحرکات اجتماعی خود را رفع تبعیض و برقراری عدالت اجتماعی قرار داده اند. انسانهایی که مخاطب این حکیمان و مصلحان واقع شده اند، در واقع تشنگان عدالت بودند که سراپاگوش به فرمان و چشم به راه تحقق این بالاترین فضیلت انسانی و گمشده فطرت خود بوده اند.
فراتر از این، عدالت آرمانی دینی و الهی است که تمام پیامبران برای تحقق آن رسالت یافته و بسیاری نیز در راه عدالت جان خود را فدا کردهاند. از منظر دین اسلام، قوام حقیقت حیات انسانی به اصل عدالت است و دادگری همانند اصل توحید ریشه در نظام تکوین دارد. بر این اساس پیامبر اکرم (ع) فرمودند: «بِالْعدْلِ قامتِ السّماواتُ و الارْض» یعنی آسمانها و زمین، با عدالت، پا برجا میمانند. بنابراین نادیده انگاشتن قسط و عدل، نه تنها با طبیعت بشر مخالفت و مغایرت دارد، بلکه مخالفت با نظام طبیعت است و در مقابل، اهتمام به آن هماهنگی با نظام هستی است.
اندیشه در حقیقت و ماهیت عدل و عدالت ما را به این نکته واقف میسازد که عدل دارای جاذبهای فطری است و نزد وجدان عمومی بشریت، ارزش گرانقدر دارد زیرا در سایه عدل، هر کسی به حق خویش میرسد، تعدّی و تجاوز از جامعه رخت بر میبندد و امنیت و آرامش بر همه جا حاکم میشود. به همین جهت مردم، بیعدالتی را نکوهش میکنند و عدالت را میستایند. این نکته مورد تأیید و توجه پیشوایان دین نیز قرار گرفته است. امام صادق (ع) درباره این حقیقت که بیعدالتی عیب و عدالت خوشایند همگان است فرموده است: «از خداوند پروا کنید و به عدالت رفتار کنید، چرا که شما به قومی که عدالت نکند خرده میگیرید». به همین سبب است که از آغاز زندگی بشر، همواره ظلم و بی عدالتی روح بشر را آزرده و او را تشنه جهانی عاری از هر تبعیض و تعدی ساخته است. در طول تاریخ، همه افراد و اقشار و جوامع اعم از کوچک و بزرگ، مؤمن و کافر، مرد و زن، حتی ستمکار و ستمدیده، دانا و نادان خواهان اجرای عدالت، این صفت انسانی بوده و از نقض آن متنفر بوده و میباشند.
بر این اساس با اندک تأملی در کلمات و بیانات امیرالمومنین (ع) به روشنی این نکته به دست میآید که مساله «عدالت و حکومت»، جایگاه خاص و اهمیت ویژهای نزد آن امام بزرگوار داشته است. این دو مقوله به حدی مهم است که اگر تمام تلاشها و مجاهدات علی (ع) را در راه تحقق آن بدانیم سخنی به گزاف نگفته ایم. در همین رابطه و با محوریت نشان دادن ارزش و اهمیت عدالت در حکمرانی بر پایه اندیشه علوی (ع) با حجتالاسلام و المسلمین نجف لکزایی استاد تمام گروه علوم سیاسی دانشگاه باقرالعلوم و رئیس پژوهشگاه علوم و فرهنگ اسلامی گفتوگو کردیم که حاصل آن را در ادامه میخوانید؛
* عدالت در اندیشه امیرالمومنین (ع) یک فضیلتی است که اگر حکومت آن را داشته باشد برایش یک امتیاز و ارزش محسوب میشود یا اصلاً اساس و ارزش حکومت به برقراری عدالت است و حکومتی که در راه عدالت گام ننهد فاقد ارزش ذاتی است؟
در نهجالبلاغه و سیره عملی امیرالمومنین (ع) به عدالت توجه بسیار زیادی شده به گونهای که جرج جرداق مسیحی اسم کتابش را این گذاشته که امام علی (ع) صدای عدالت انسانی است. همچنین گفته شده «قتل فی محراب عبادته لشده عدله» یعنی ایشان به خاطر شدت عملش نسبت به عدالت به شهادت رسید لذا در جای جای نهجالبلاغه میتوانیم فرمایشات حضرت درباره عدالت را ببینیم ولی من به یک موردش اشاره میکنم و آن نامه ۳۱ نهجالبلاغه است. امام علی (ع) نامه ۳۱ را برای امام حسن مجتبی (ع) نوشتند و چون این نامه از منظر یک پدر برای تمام فرزندان معنوی آن حضرت نوشته شده است با این تعبیر شروع میشود که «من الوالد الی المولود» یعنی نامه پدری به فرزند. اگر ما خودمان را فرزند معنوی آن حضرت میدانیم مخاطب این نامه هستیم.
*نامه ۳۱ نهجالبلاغه عدالت را چگونه معرفی میکند؟
آنجا حضرت یکسری سیاستهای کلان و راهبردهای کلان را ابلاغ فرمودند از جمله اینکه میفرمایند فرزندم تو خودت را در ارتباط با دیگران میزان قرار بده، هرچه برای خودت میپسندی برای دیگران هم بپسند. بعد یکسری مصادیق را ذکر کردند مثلاً فرمودند اگر دوست نداری به تو ظلم شود به دیگران هم ظلم نکن، اگر دوست داری به تو احسان شود به دیگران احسان کن و همینطور موارد دیگری را برشمردند. به همین خاطر عدالت در اندیشه امام علی (ع) یک میزان کلیدی و اساسی و مهم است که مبنای تنظیم روابط ما با دیگران، روابط ما با خودمان، روابط ما با محیط زیست و روابطمان با خدای متعال است.
خدای متعال در ارتباط با ما به عدالت عمل میکند، ما هم در ارتباط با خودمان و دیگران و خدا و طبیعت باید به عدالت رفتار کنیم. در حدیث نبوی میخوانیم که با عدالت است که آسمانها و زمین بر پا شده است. در قرآن کریم خداوند به پیامبر (ص) دستور میدهد «قل امر ربی بالقسط» یعنی بگو پروردگار من مرا فرمان داده به قسط عمل کنم. باز در سوره حدید میفرماید: «لَقَدْ أَرْسَلْنَا رُسُلَنَا بِالْبَیِّنَاتِ وَأَنْزَلْنَا مَعَهُمُ الْکِتَابَ وَالْمِیزَانَ لِیَقُومَ النَّاسُ بِالْقِسْطِ» یعنی ما پیامبران را به سوی مردم فرستادیم تا آنها مردم را تربیت کنند، تزکیه کنند و مردم بر پادارنده قسط شوند. از این جهت امیرالمومنین (ع) به عنوان تربیت شده رسول اکرم (ص) کسی است که همان مسیر را دنبال میکند و همچون رسول مکرم اسلام بر پا دارنده عدل و قسط است. لذا اگر ما عدالت را در ردیف فضائل هم ذکر کنیم بالاترین فضائل است و اگر به عنوان رکن در نظر بگیریم میبینیم عدل در اندیشه و مذهب امامیه جز اصول مذهب و جز ارکان تلقی شده است بنابراین از هر منظری نگاه کنیم، چه از منظر فقهی، چه از منظر اخلاقی، چه از منظر اعتقادی، چه از منظر فلسفی و … میبینیم عدالت عنصر کلیدی است و باید مورد توجه رهبران و کارگزاران حکومتی و آحاد مردم قرار بگیرد.
*همه مردم به ارزش و اهمیت مساله عدالت اقرار دارند ولی میبینیم جوامع بشری و حکومتها در محقق کردن عدالت با مشکلاتی روبرو هستند. به نظر شما مهمترین موانعی که نمیگذارد مساله عدالت در یک جامعه محقق شود با توجه به منویات حضرت امیر (ع)، چیست؟
امیرالمومنین (ع) مهمترین مانع اجرای عدالت را در همین نامه ۳۱ دنیاطلبی و دنیاگرایی میداند. حضرت میفرماید آنچه باعث شده انسانها از صراط مستقیم عدالت منحرف شوند و به ظلم دست بزنند این است که فکر میکنند برای دنیا آفریده شدند در حالی که آن حضرت میفرمایند فرزندم بدان که تو برای آخرت آفریده شدی. دنیا قرار است مقدمهای باشد و مزرعهای باشد که ما از زندگی کوتاهی که در دنیا داریم برای آخرت خودمان زاد و توشه برداریم و اگر هر کسی اندکی تأملی در زندگی خودش و زندگی امروز در دنیا بکند، اهمیت این فرمایش امیرالمومنین (ع) را متوجه میشود که واقعاً هر جا ظلم و بیعدالتی صورت میگیرد ناشی از این است که آن افراد خیال میکنند برای دنیا آمدند و بعد از دنیا آخرتی نیست و الا اگر انسانها به یاد مرگ باشند یاد آخرت و قیامت باشند متوجه میشوند اصالت را باید به آخرت بدهند. قاعدتاً کسی که یاد مرگ و قیامت هست دست به ظلم نمیزند چون میداند یک ایستگاهی هست که باید در آنجا پاسخگو باشد.
*گاهی بین عدالت و مسائل دیگری تزاحم برقرار میشود؛ مثل تزاحم بین برقراری عدالت و رعایت مصلحت. به نظر شما در این موارد باید جانب کدام را گرفت و کدام اهمیت بیشتری دارد؟
ببینید، مصلحت یعنی عدالت. اصلاً مصلحت جایی مطرح میشود که اگر ما به یک قانونی یا دستوری عمل کنیم موجب ظلم میشود لذا میگوئیم مصلحت ایجاب میکند آن کار را انجام ندهیم. در اینجا تمرین و امتحان مصلحت باید با مساله عدالت انجام شود؛ یعنی هر جا میگوئیم مصلحت اقتضا میکند باید بتوانیم به جایش کلمه عدالت را بگذاریم و بگوییم عدالت اقتضا میکند. لذا نمیشود مصلحت مخالف عدالت باشد چون فرض ما فرض تزاحمات است یعنی دو چیز با هم متزاحم میشوند و ما آنی که عادلانهتر است را بر آنی که مطابق عدالت نیست اولویت میدهیم. بنابراین هر جا گفتند مصلحت ایجاب میکند، شما باید به جایش کلمه عدالت را بگذارید. اگر باز هم جمله شما درست بود، آن از نظر اسلام مورد قبول است ولی اگر جمله درست نبود آن مطلب مورد قبول اسلام نیست. در واقع مصلحت نیامده است که منافع را توجیه کند و الا منتهی به ظلم میشود.
کد خبر 6086156